اعتمادبهنفس یا عزتنفس؟کدام مهمتر است؟
اعتمادبهنفس چیست؟
یکی از فاکتورهای تعیین کنندۀ کیفیت زندگی انسان Self-Confidence یا اعتمادبهنفس اوست. اعتمادبهنفس به معنی خودباوری است. انسانی که به تواناییهای خود باور دارد اعتمادبهنفس خوبی هم دارد. در مقابل کسی که تمام تواناییهایش را زیر سؤال ببرد و برای انجام هر کاری شک و تردید داشته باشد نشان میدهد که اعتمادبهنفس ندارد و برای تقویت آن باید وقت بگذارد.
زندگی افرادی که اعتمادبهنفس ندارند سرشار از سرکوبهایی است که خودشان به خودشان تحمیل کردهاند. این افراد به طور معمول تلاش میکنند در انزوا باشند و حضور در جمع آنها را دچار استرس میکند. در مقابل افرادی که اعتمادبهنفس دارند تلاش میکنند تواناییهایشان را نشان بدهند و با تقویت نقاط قوت، نقاط ضعفشان را کم کند. به زبانی سادهتر این که کسی به تحقق یافتن اهدافش ایمان داشته باشد و بداند که آنچه را آرزو کرده به دست میآورد نشان میدهد که او اعتمادبهنفس دارد.
عزتنفس چیست؟
عزتنفس یا Self-Esteem همان احساس ارزشمندی است. اگر انسان در درون خود احساس ارزشمندی کند یعنی عزتنفس خوبی دارد. افرادی که در زندگی به موفقیتهای کوچک و بزرگ دست یافتهاند و آن موفقیتها برایشان ازشمند بوده همواره عزتنفس بالایی دارند اما افرادی که هرگز فرصت دستیابی به موفقیت را برای خود فراهم نکردند و با اهمالکاری از انجام کارها سر باز زدند نتوانستهاند برای خود ارزش آفرینی کنند. از این رو این افراد عزتنفس پایینی دارند.
احساس رضایت و خوشبختی فقط در کسانی وجود دارد که ارزشهای درونی خود را شناختهاند و برای خودشان ارزش قائلند و به بیانی دیگر عزتنفس دارند.
تفاوت اساسی بین اعتمادبهنفس و عزتنفس چیست؟
برخی افراد عزتنفس را با اعتمادبهنفس اشتباه میگیرند؛ در حالی که این دو با هم متفاوتند. در واقع میتوان گفت که عزتنفس دو مؤلفۀ اصلی دارد: احساس ارزشمندی و احساس توانمندی. اعتمادبهنفس و باور به توانمندی یکی از این دو مؤلفۀ عزتنفس است.
نکتۀ جالب دربارۀ تفاوت این دو مقوله این است که افراد با اعتمادبهنفس بالا لزوماً عزتنفس خوبی ندارند چون عزتنفس یک مقولۀ کاملاً احساسی است. به طور مثال یک ورزشکار ممکن است در زمینۀ ورزش تخصصی خود بهترین باشد و حتی در مسابقات المپیک مقام کسب کند اما از درون احساس ارزشمندی نکند و برای تلاشها و آنچه به دست آورده احترام و ارزشی قائل نباشد.
آنچه برای انسان عزتنفس به همراه میآورد تجارب مثبت زندگی او و دیدگاهش دربارۀ آن تجارب است اما اعتمادبهنفس از تسلط انسان در یک مهارت یا موقعیت به دست میآید.
نشانههای حاکی از عزتنفس مثبت
عزتنفس انسان اگر بالا باشد نمود بیرونی پیدا میکند و دیگران متوجه آن میشوند. خصوصیاتی که نشان دهندۀ عزتمندی فرد هستند عبارتاند از: انعطافپذیری در برابر مسائل، داشتن جسارت برای ابراز احساسات، احترام قائل شدن برای خود و دیگران و… .
این که هر کس برای چه ارزشهایی اهمیت قائل است بستگی به خودش و نحوۀ رشد او دارد. مثلاً اگر تحصیلات برای یک نفر ارزشمند باشد و نتواند به درجات عالی علمی برسد در درون احساس بیارزشی میکند و عزتنفسش پایین میآید. او فقط در صورتی میتواند از این احساس نارضایتی خارج شود که ارزشهایش را تغییر دهد و به دنبال مسائل جایگزینی باشد که به جای تحصیل به آن رسیده و برایش ارزش آفرینی کرده است.
کسانی که عزتنفس مثبتی دارند با خود مهربانند و میپذیرند که ضعفهایی دارند. آنها به دنبال رشد هستند اما کمالگرایی را سرلوحۀ زندگی نمیکنند. کمالگرایی آفت عزتنفس است و در ثانیه میتواند شخصیت انسان را تخریب کند. افرادی که درگیر این معضل هستند نمیتوانند احساس خوشبختی کنند چون به کمال نرسیدهاند اما واقعیت این است که کمال مطلق وجود ندارد و فقط هرآنچه هست رشد است و پیشرفت. عزتنفس مثبت همچنین باعث میشود که فرد روابط مؤثری با اطرافیان برقرار کند، در مذاکرات کاریزماتیک باشد و نظر دیگران را به خود جلب کند. همچنین چنین افرادی توانایی متقاعدسازی دیگران را هم دارند و با احساس ارزشمندی خود به دیگران حس امنیت میدهند.
ویژگیهای افراد با اعتمادبهنفس
ویژگیهای افراد با اعتمادبهنفس بالا را میتوانیم درون کسانی که در اطرافمان حضور دارند به راحتی ارزیابی کنیم. در اینجا قصد داریم 10 نشانۀ بارز چنین افرادی را معرفی کنیم. شما میتوانید با مطالعۀ این ویژگیها میزان اعتمادبهنفستان را بسنجید. به خاطر داشته باشید که اگر فقط یکی دو تا از آنها را در خود میبینید هنوز نتوانستهاید به اعتمادبهنفس بالا دست یابید و نیاز است که در جهت افزایش آن تلاش کنید.
10 ویژگی افراد با اعتمادبهنفس بالا:
- یقین داشتن به جای شک کردن: افرادی که اعتمادبهنفس بالا دارند پس از تحقیق و بررسی راهشان را انتخاب میکنند و دقیقاً میدانند که از انتخابهایشان چه میخواهند. این افراد کمتر دچار شک و تردید میشوند و در بیشتر مواقع از آنچه انجام میدهند اطمینان دارند. در واقع داشتن اعتمادبهنفس و غرور اگر در مسیر رسیدن به اهداف باشد تبدیل به یک اهرم قدرت در جهت رسیدن به موفقیت میشود.
- دوری کردن از حرکات نمایشی: اعتمادبهنفس به افراد کمک میکند که به خودشان باور داشته باشند. باور به خود باعث میشود که فرد در حسرت آنچه دیگران هستند نباشد، رفتارهای تقلیدی و نمایشی نداشته باشد و سعی نکند خود را جای دیگران تصور کند. به این ترتیب نشان میدهد که از خود واقعیاش رضایت دارد. حتی یکی از روشهای افزایش اعتمادبهنفس و خودباوری دقیقاً همین است که شخص آنچه را هست بپذیرد و مدام تلاش نکند شبیه دیگران شود.
- اعلام کردن نظر و عقیدۀ شخصی: اعتمادبهنفس موجب میشود که شخص بتواند در مواقع لزوم نظر و عقیدۀ خود را بیان کند. مهم نیست که آن عقیده پذیرفته میشود یا رد میشود، مهم نیست که نظرش اشتباه باشد یا درست. مسئله این است که این فرد آنقدر جرئت داشته که با سنجیدن موقعیت نظرش را ابراز کرده است. در فنون مذاکره ابراز عقیده اهمیت زیادی دارد. حتی گاهی لازم است که شخص با همۀ وجود و به کمک دلایل منطقی بر نظرش پافشاری کند و تلاش کند نظر بقیۀ افراد را تغییر دهد.
- مشخص بودن مسیر: از این شاخه به آن شاخه پریدن گاهی انسان را از هدف اصلیاش دور میکند. افراد با اعتمادبهنفس بالا پس از ارزیابی مسیرهای مختلف و برآورد تمامی مسائل مهم هدفشان را انتخاب میکنند و وقتی به درک عمیقی از خواستۀ خود رسیدند دیگر از مسیر خارج نمیشوند و فقط رو به جلو حرکت میکنند.
- اهمیت ندادن به حرف دیگران: هیچ وقت نمیتوان همه را راضی نگه داشت. این مسئله را افراد با اعتمادبهنفس بالا قبول دارند و اجازه نمیدهند هر حرف کوچکی آنها را از راهی که میروند پشیمان کند. در مقابل یکی از بزرگترین نقاط ضعف کسانی که اعتمادبهنفس پایینی دارند این است که هر حرفی رویشان تأثیر میگذارد و انتخابهایشان براساس نظرات دیگران است نه عقیدۀ خودشان.
- داشتن رضایت از خود: وقتی کسی به خودش و تواناییهایش باور دارد دیگر منتظر ننشسته که دیگران او را تأیید کنند. از این رو همواره احساس رضایت میکند و میداند کاری که انجام میدهد درست است و به آن به اندازۀ کافی مسلط است.
- داشتن کلامی اطمینان بخش: افرادی که اعتمادبهنفس بالایی دارند اگر در زمینهای نظر بدهند در کلامشان میتوان اقتدار را حس کرد. این مسئله در میان سخنرانان با اعتمادبهنفس هم به راحتی دیده میشود. آنها از کلامی که بر زبان میآورند مطمئن هستند و باعث میشوند شنونده هم به آنها اعتماد کند. در کلاسهای سخنرانی معمولاً دربارۀ داشتن لحنی مقتدرانه آموزش داده میشود. تریبون هم مسابقهای برگزار میکند با نام مسابقۀ سخنرانی تریبون که علاقهمندان به سخنرانی میتوانند در این مسابقه شرکت کنند و تواناییها و میزان اعتمادبهنفسشان را محک بزنند.
- خوشحال شدن از پیشرفت دیگران: بخل و حسد مخصوص آدمهای با اعتمادبهنفس پایین است. چنین افرادی چون خودشان به موفقیت نرسیدهاند از موفقیت دیگران هم خوشحال نمیشوند. در مقابل کسانی که به خود باور دارند و میدانند که بلأخره به موفقیت خواهند رسید از شادی و پیشرفت دیگران شاد میشوند و برای ادامه دادن انگیزۀ مضاعف میگیرند.
- فروتن و دلنشین بودن: چنین افرادی به شدت خود را قبول دارند اما با آغوش باز از ارتباط برقرار کردن با دیگران استقبال میکنند. این افراد معمولاً چون منتظر تأیید دیگران نیستند دلنشینند و انتظار ندارند که کسی مدام از آنها تعریف کند. گلهگذاری نمیکنند و توقعی از بقیه ندارند. آنها به خود باور دارند و میدانند خودشان میتوانند نیازهایشان را برطرف کنند.
- یادگیری مداوم: برخی از افراد اعتمادبهنفس کاذب دارند و اگر اطلاعات کمی در یک زمینه داشته باشند همه جا خود را متخصص معرفی میکنند. بحث ما دربارۀ چنین افرادی نیست. افرادی که اعتمادبهنفسشان از تسلطشان سرچشمه میگیرد همواره تلاش میکنند خود را ارتقا دهند. آنها میدانند که علم انتهایی ندارد پس برای رشد و یادگیری بیشتر همیشه وقت میگذارند و با فراگیری مداوم باوری را که به خود دارند، مستحکمتر میکنند.
ویژگیهای افراد با عزتنفس
افرادی که عزتنفس خوبی دارند ویژگیهایشان مشخص است و میتوان این شاخصها را به راحتی در آنها یافت. در اینجا قصد داریم به 8 ویژگی اصلی بپردازیم.
8 ویژگی عزتنفس:
- صادق بودن: افرادی که عزتنفس بالایی دارند آنقدر برای خود ارزش قائلند که ترسی از قضاوت شدن ندارند و با همه صادقانه برخورد میکنند. مشخص است که افراد دروغگو از آنچه هستند رضایت ندارند و برای اینکه دیگران و خودشان را راضی نگه دارند مدام دروغ میگویند. در مقابل افرادی که از درون احساس ارزشمندی دارند حتی اگر اشتباهی مرتکب شوند آن را با دروغ کتمان نمیکنند. صادقانه آنچه رخ داده را بیان میکنند و واهمهای از طرد شدن ندارند. این افراد از دروغگوها خوششان نمیآید و نمیتوانند افرادی را که صداقت ندارند به دوستی بپذیرند.
- پذیرفتن احساسات خود و ابراز کردن آنها: افرادی که عزتنفس بالایی دارند از هر نوع احساس درونی استقبال میکنند، آن را میپذیرند و در صورتی که لازم ببینند آن را ابراز میکنند. عزتمندان خود را به طور کامل پذیرفتهاند آنها به احساسات خود از جمله غم، شادی، خشم، ترس، عشق و… احترام میگذارند. به طور مثال اگر از اتفاق کوچکی شاد شوند آن را ابراز میکنند حتی اگر از نظر دیگران چندان هم آن اتفاق جالب نباشد. نداشتن ترس از قضاوت و پذیرش آنچه واقعاً هستند کمک میکند خود را سرکوب نکنند و همینطور به خود عشق بورزند. حتی اگر غمگین شوند یا عصبانی باز هم حس بدی از خود نمیگیرند شرایطشان را میسنجند و با پیدا کردن راهکار به خودشان کمک میکنند که دوباره به حال خوبشان بازگردند.
- اهمیت دادن به سلامت جسم و روح: چنین افرادی به جسم و روحشان توجه ویژهای میکنند. مثلاً اگر دچار بیماری شوند بسیار مسئولانه برای درمان خود تلاش میکنند، روند درمان را نصفه نیمه رها نمیکنند و ناامید نمیشوند. اگر از نظر روحی خسته باشند برای خود زمانی اختصاص میدهند که تجدید قوا کنند. به سفر میروند یا کاری را که علاقه دارند، انجام میدهند. یوگا و مدیتیشن میکنند و با افرادی که دوست دارند وقت میگذرانند. به این ترتیب اجازه نمیدهند هیچ عامل بیرونی یا درونی حس رضایتی را که از خودشان دارند، خدشهدار کند. حقیقت عزتنفس هم همین اهمیت دادن به خود است.
- با کودکان ارتباط خوبی دارند: محیطی که کودکان در آن رشد میکنند باید شاد و آرام باشد. افرادی که عزتنفس خوبی دارند به این موضوع واقفند و در ارتباط برقرار کردن با کودکان به این مسئله توجه میکنند. آنها کمبودهای کودکی را بر سر کودکان دیگر خراب نمیکنند، تحقیر و تمسخرشان نمیکنند و با تشویق بچهها به آنها اعتمادبهنفس و باور هدیه میدهند. نکتۀ مهم دربارۀ این ویژگی این است که نمیتوانیم دربارۀ همۀ کسانی که با کودکان ارتباط نمیگیرند حکم صادر کنیم که کمبود عزتنفس دارند اما میتوان گفت که تقریباً تمام افرادی که در ارتباط با بچهها موفق عمل میکنند در درون خود احساس ارزشمندی زیادی دارند.
- اثبات نکردن خود به دیگران: این که اطرافیان ما را بپذیرند یک مسئلۀ کاملاً سلیقهای است. افرادی که عزتنفس بالایی دارند به سلیقۀ افراد دربارۀ خود اهمیت نمیدهند و نیازی ندارند که تأیید آنها را بگیرند یا اگر تأیید نشدند تلاش نمیکنند خود را به آنها اثبات کنند. بسیاری از افراد اگر در راهی که قدم میگذارند تشویق نشوند از آن کار خیلی زود دست میکشند و این نشانۀ کمبود عزتنفس در آنهاست. بهترین راهکار برای چنین افرادی این است که برای توسعۀ فردی تلاش کنند و از درون قدرت لازم را برای رسیدن به اهداف و ماندن در مسیر موفقیت به دست آورند.
- داشتن الگوی ارزشی: چارچوب ارزشی که هر کس برای خود تعیین میکند مختص خود اوست. افرادی که این چارچوب را رعایت میکنند هرگز حاضر نمیشود کاری کنند که به ضررشان باشد. به طور مثال افراد عزتمند معمولاً دچار اعتیاد نمیشوند چون به خطر انداختن جسم و روح تا مرز نابودی کامل الگوی ارزشی درستی نیست و خارج از ویژگیهای یک انسان عزتمند است.
- مسئولیتپذیر بودن: اگر مسئولیتی در چارچوب ارزشهای یک فرد با عزتنفس بالا باشد و آن مسئولیت را بپذیرد مطمئن باشید که هرگز اهمالکاری نمیکند و آن وظیفه را به بهترین نحو ممکن انجام نمیدهد. این ویژگی آنقدر بارز و پر اهمیت است که بیشتر افراد برای بالا بردن عزتنفس چنین تمریناتی را برای خود تعیین میکنند که در آن مسئولیت کارها را بپذیرند و انجامشان دهند. در اطراف ما اشخاص زیادی وجود دارند که همواره بابت نتایج منفی که در زندگی به دست میآورند دیگران را مقصر میدانند. آنها هرگز مسئولیت اتفاقات و اشتباهاتی را که رخ داده نمیپذیرند و فراموش میکنند که اختیار امور در دست خودشان بوده است. درست است که گاهی بعضی اتفاقات مانع از انجام کارها میشوند و نمیتوان آنها را کنترل کرد اما حتی در چنین شرایطی هم افراد با عزتنفس با پذیرش موقعیت تلاش میکنند اوضاع را مرتب کنند و به جای گلایه کردن به دنبال راه چاره باشند.
- توانایی نه گفتن داشتن: این حق هر کسی است که در برابر درخواست دیگران قدرت انتخاب داشته باشد و اگر توانایی انجام کاری را نداشت آن را رد کند. متأسفانه کسانی که عزتنفس پایینی دارند توانایی «نه» گفتن را ندارند از این رو مجبور میشوند کارهایی را انجام دهند که به دلخواهشان نیست. افراد عزتمند اما نگاهی منطقی به مسائل دارند. آنها با توجه به شرایط درخواست دیگران را رد یا قبول میکنند. اگر خودشان هم از کسی درخواستی داشته باشند برای طرف مقابل این حق را قائل هستند که درخواست را رد کند و از این مسئله ناراحت نمیشوند.
چگونه عزتنفس پیدا کنیم؟ ان سؤال یکی از دغدغههای همیشگی افراد است. داشتن احساس ارزشمندی باید در درون فرد صورت بگیرد اما آنچه به این احساس کمک میکند عوامل بیرونی است. کسی که از کودکی بابت هر موفقیتی تشویق شده توانسته ذره ذره در وجودش عزتنفس ایجاد کند. اما کسی که در محیطی سرکوبگر بزرگ شود باید تلاش زیادی کند که عزتنفس خود را پیدا کند چون زیر خروارها تحقیر پنهان شده است.
برای اینکه بتوانید عزتنفستان را پیدا کنید نیاز است تمریناتی مداوم انجام دهید. به طور مثال باید بدانید چه باورهای منفیای دربارۀ خود دارید. شناسایی این تفکرات باعث میشود دربارۀ آنها فکر کنید و تغییرشان دهید. ممکن است احساس کنید انسان بیارزشی هستید و همه حق دارند به شما بیاحترامی کنند. این یک باور منفی است که دربارۀ خود دارید و باید ریشۀ آن را بیابید. از خود سؤال کنید که انسان بیارزش چه ویژگیهایی دارد؟ چه چیزهایی در شما وجود دارد که باعث شده تبدیل به چنین شخص ضعیف و کم ارزشی شوید؟ آیا میتوان این حس را تغییر داد؟
این پرسشها و پرسشهای مشابه را از خود بپرسید و پاسختان را یادداشت کنید. کمی بعد به سراغ پاسخهایتان بیایید و برای رفع مشکل به دنبال راه حل باشید. شاید راهحل تغییر زاویۀ دیدتان باشد!
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.