مدیریت لهجه
پیش از آنکه خواندنِ مقالۀ مدیریت لهجه را آغاز کنید، به خاطر داشته باشید همۀ ما خواهر و برادریم. تمامی گویشها، لهجهها و پوششها در سراسر ایرانِ عزیز، زیبا و محترم هستند. آشنایی با سبکِ گویش و سخنگفتن هر منطقه بسیار شیرین است. لهجهداشتن هرگز نقص و کاستی به حساب نمیآید و تلاش برای رفع و مدیریت آن، فقط کسب یک توانایی جدید است. از طرفی، مدیریت لهجه به این معنا نیست که اصالت خود را فراموش کنید. بلکه توانایی سخنگفتن به لهجۀ معیار، برای همۀ افراد در هر سن و سال و موقعیتی ضروری است.
تعریف لهجه و گویش معیار
آرش آبسالان در کتاب جادوی گفتار، لهجه را چنین تعریف کرده است: لهجه عبارت است از گویشی متفاوت با معیارهای استاندارد یک زبان. در این حالت، معانی کلمات فرق نمیکند. بلکه نوع گفتن آن تغییر میکند. اگر معانی کلمات تغییر پیدا کند، باید آن را زبانی مستقل دانست.
آرش آبسالان علاوه بر گویشهای قومی مختلف، لحن و آهنگ خاصی را که برخی افراد به کلام خود میدهند، زیر عنوان لهجه قرار داده است. پس تکنیکهای مدیریت لهجه برای افراد بیشتری کاربرد دارند. نزدیکترین تعریف ممکن به گویش یا لهجۀ استانداردِ فارسی، شیوهای است که از گویندگان شبکههای رسمی و ملی رادیو(نه شبکههای استانی) میشنوید. بهخصوص گویندگان اخبار سراسری.
همچنین بخوانید: مقدمات تبدیل شدن به یک سخنران
عوامل ایجاد لهجه
قبل از آنکه تصمیم بگیرید لهجۀ خود را مدیریت کنید، این سؤال را از خود بپرسید:
آیا من بدون لهجه موفقتر هستم؟
پاسخ به این سؤال، هم آری و هم خیر است. به عنوان مثال، اگر در جمعی از همشهریان خود سخنرانی میکنید یا از خاطرات شخصی خود سخن میگویید، لهجه را چاشنی کار خود کنید. آن وقت مخاطبان شما را بیشتر دوست خواهند داشت و سخنرانی شما بهتر در خاطرشان میماند؛ اما در موقعیتهایی همچون محافل سیاسی، اجتماعی، علمی، جلسات اداری رسمی، اجرا و سخنرانی در مراسمهای ملی و شبکههای تلویزیونی و رادیویی سراسری، بهتر است لهجه نداشته باشید. به صورت کلی ایجاد لهجه را میتوانید برخاسته از عوامل زیر بدانید و با شناسایی ریشۀ لهجه، بهترین تکنیکها را انتخاب کنید. البته عوامل دیگری هم سبب ایجاد لهجه میشوند که در مقالات بعدی به آنها اشاره خواهد شد.
- تغییر در الگو و آهنگ و کشش مصوتها
گاهی اوقات ایجاد تغییر در طول کشش مصوتهای «آ،اَ،اِ،اُ،او،ای» سبب ایجاد لهجه میشود. در حالت دیگر ممکن است این مصوتها جابهجا تلفظ شوند. به عنوان مثال، فردی به جای «رَفتم» بگوید «رِفتُم».
- تفاوت در واجگاه یک صامت
یک بار تمام حروف فارسی را مانند کودکان کلاس اولی ادا کنید. در هر یک از صامتها، زبانِ شما، شکلی متفاوت به خود میگیرد و محدودۀ خاصی از دهان و دندان را لمس میکند. به آن نقطۀ اتصال، واجگاه میگویند. اگر این واجگاه از حالت استاندارد خارج شود، فرد دچار لهجه خواهد شد. برای درک بهتر، به تفاوت تلفظ صامت «ج» در لهجۀ ترکی و استاندارد توجه کنید.
دو دلیل مهم برای مدیریت لهجه
- حفظ تمرکز مخاطب
تصور کنید به عنوان سخنرانی علمی به یکی از دانشگاههای مهم دعوت شدهاید و قرار است آخرین نتیجۀ تحقیقات خود را ارائه دهید. ذهن انسان در آنِ واحد فقط میتواند به یک موضوع توجه کند. بنابراین در صورتی که لهجۀ مشهود داشته باشید، حواس اغلب مخاطبان پرت میشود. این حواسپرتی لزوماً به معنای تمسخر نیست. از قضا لهجهها برای بسیاری از مردم جالب و جذاب به نظر میآیند. اگر در این موقعیت متوجه شدید که برخی از مخاطبان باهم پچپچ میکنند، احتمالاً فقط تلاش میکنند، قومیت شما را از روی لهجه حدس بزنند. بنابراین تمرکز خود را از هدف شما از دست میدهد.
2. افزایش اعتماد به نفس
اعتمادبهنفس هر شخصی برخاسته از تواناییهای او است. اگر بتوانید به سطحی از مهارت برسید که انتخاب کنید در هر موقعیتی با چه لهجهای سخن بگویید، اعتمادبهنفس شما افزایش مییابد. تصور کنید هنرمندان رادیو، به خصوص نمایشنامهخوانان چگونه به زیبایی قادرند با انواع لهجهها هنرنمایی کنند. هدف از مدیریت لهجه هم دقیقاً همین است که بتوانید تصمیم بگیرید چه زمانی با لهجه و چه زمانی بدون آن سخن بگویید.
همچنین بخوانید: اعتماد به نفس یا عزت نفس
سه هدایتگر لهجه
لهجه به طبیعت دوم انسان برمیگردد و آن را از راه شنیدار از محیط زندگی کسب میکند. به همین دلیل است که سخنگفتن با نوزاد اهمیت زیادی دارد. همۀ شما نخستین مهارتهای کلامی خود را با تقلید از والدین و محیط زندگی به دست آوردهاید. نکتۀ جالب در تأثیر شنیدار بر لهجه آن است که اگر برای مدت چند ماه در شهر رشت(به عنوان مثال) زندگی کنید، یا بیشتر وقت خود را با دوستی اصفهانی که لهجه ای غلیظ دارد بگذرانید، بدون تردید مدتی بعد، گفتار شما هم دستخوش تغییر میشود. شنیدار، اندام گفتاری و بیان، سه هدایتگری هستند که لهجۀ فعلی شما را شکل دادهاند. بنابراین هر یک تمرینات مخصوص به خود را دارند. برای راحتی مطالعه و دستهبندی ذهنی شما، هر تمرین در زیرگروه خود به ترتیب زیر آورده شده است:
تمرینات مربوط به شنیدار
1. گوشدادن به کتابهای صوتی
اولین قدم برای حرکت به سمت مدیریت لهجه آن است که خوراک شنیداری مناسب برای گوشهای خود فراهم کنید! کتابهای صوتی، یکی از بهترین گزینهها هستند. چراکه کتابهای صوتی با لحن روایی، گوشِ شما را به گفتار استاندارد روزمره عادت میدهند. البته به شرط آنکه کتاب صوتی را با صدا و خوانش هر کسی گوش نکنید و آثاری را انتخاب کنید که گویندگان آن با بالاترین استاندارد، اثر خود را عرضه کرده باشند. مَراجعی چون ایرانصدا، سماوا، کتابراه، فیدیبو، واوخوان و طاقچه کتابهای زیبایی برای گوش دادن دارند. البته، ایرانصدا را میتوانید رایگان بشنوید.
2. گوش دادن موسیقیها و تماشای شبکههای استانی را برای مدتی ممنوع کنید
برای مدتی، گوش سپردن به شبکههای رادیویی و موسیقیهای استانی را کنار بگذارید. درست است که ترانههای محلی برای هر کسی که اهل آن دیار باشد، لذتبخش هستند؛ اما اگر میخواهید لهجۀ خود را مدیریت کنید، موسیقیهایی با لهجۀ معیار را جایگزین کنید. موسیقی سنتی ایرانی انتخاب خوبی است. در کنار این موسیقیها، شبکههای رادیوی سراسری را هم بشنوید.
تمرینات مختص اندام گفتاری
1. واجگاه درست را بیابید
بهتر است این مرحله را به کمک یک مربی انجام دهید. تک تک حروف فارسی را ادا کنید و اشتباه خود را در تلفظ هر یک بیابید و آن را اصلاح کنید.
2. اندام گفتاری را ورزیده سازید
برای اینکه بیان درستی داشته باشید، لازم است اندام گفتاری شما به اندازۀ کافی قدرتمند باشند. اگر فک و لب شما به اصطلاح شل باشد، شک نکنید که حتی اگر لهجه را رفع کرده باشید، در زمان بیان عبارات تخصصی در تله میافتید و تپق میزنید. تصور کنید یک آدامس فرضی کوچک در دهان شما است و آن را به آرامی بجوید. کم کم تصور کنید که آن آدامس بهتدریج بزرگ و بزرگتر میشود . بدین ترتیب عضلات فک و صورت را ورزش دهید.
تمرینات اختصاصی بیان
1. تقلید چند مرحلهای
دیالوگی از فیلم یا بخشی از کتاب مود علاقۀ خود را انتخاب کنید. یک بار آن را بگویید و صدای خود را ضبط کنید. سپس، صدای گوینده را پخش کنید. این بار سعی کنید درست مانند گوینده این جمله را بگویید. این کار را بیست بار تکرار کنید و بار بیستم دوباره صدای خود را ضبط کنید. حالا اولین ضبط را با بیستمین ضبط مقایسه کنید.
2. زیرنویسخوانی
صدای تلویزیون را کاملاً قطع کنید و زیرنویس شبکۀ خبر را با صدای بلند بخوانید. تصور کنید خودتان گوینده هستید و عدۀ زیادی صدای شما را میشنوند. پس تلاش کنید تمام کلمات را کامل و بدون خوردگی و با لحن صحیح ادا کنید.
3. اعرابگذاری متن و کتابخوانی
حالا که مدتی کتاب صوتی گوش دادهاید، نوبت خودتان است که آن را اجرا کنید. بخشی از یک کتاب را انتخاب کنید. در مراحل ابتدایی برای آنکه مغزتان عادت کند مصوتها را طبق معیار پردازش کند، متن را اعرابگذاری کنید و با صدای بلند بخوانید. بعد از مدتی، دیگر نیاز به اعرابگذاری نیست.
4. زبان ورزها
تمریناتِ زبانورز هم به اندام گفتاری قوت میبخشند و هم بیان را تقویت میکنند. زبانورزها جملات یا عباراتی چالشبرانگیز هستند که بیان پشت سر هم آنها به دلیل چینش و تکرار واجهای خاص، دشوار و گاه خندهدار است. از جمله:
- یه یویوی یه یورویی
- لای رولت رنده لیمو رفته
- تاجر تو چه تجارت می کنی؟ به تو چه که تجارت میکنم
- سه سیر سرشیر، سه شیشه شیر
میتوانید با یک جست و جوی ساده در اینترنت به دنیایی از زبانورزها دست بیابید و هر روز آنها را تمرین کنید.
5. متنهایی اختصاصی و شخصی برای مدیریت لهجه
به عنوان مثال، اگر در تلفظ صامت «ج» چالش دارید، متنی را تمرین کنید که کلمات بسیار زیادی با این حرف داشته باشد. چنین متنی را خودتان هم میتوانید بنویسید. لازم نیست یک متن تدوین شده باشد و میتوانید جملات بیسروته و حتی تخیلی و خندهدار هم در آن بگنجانید.
تمرین تمرین تمرین
در نهایت به خاطر داشته باشید، برای مدیریت لهجه به تمرین مستمر نیاز دارید. که فقط تمرین روزانه شما را به هدف میرساند و با یکی دو روز تمرین کردن هیچ تغییری حاصل نخواهد شد. در کنار تمام اینها، هر زمان در موقعیت سخنرانی و اجرا قرار گرفتید، با ایمان بر تواناییهایتان، آرامش و تمرکز خود را حفظ کنید. در این صورت مطمئن باشید که آموختهها و تمرینها به بهترین شکل ممکن به کارتان خواهد آمد.
نویسنده: آیلی آقائی مقدم
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.