همۀ افراد بسته به علاقه و موقعیت زندگی، مهارت‌های مختلفی را کسب کرده‌اند. اما میانِ بلد‌بودنِ یک مهارت تا تسلط بر آن، زمین تا آسمان فاصله است. به عنوان مثال، افراد زیادی می‌توانند رانندگی کنند؛ اما  همۀ رانندگان تسلط لازم را در جاده‌های پر پیچ و خم ندارند. سخنرانی هم از آن دسته مهارت‌ها است که پس از آنکه آن را آموختید، ممکن است ساده به نظر برسد؛ اما هر چه بیشتر تجربه کسب کنید، ظریف‌کاری‌های بیشتری را در می‌یابید.

بسیاری از افراد، با عناوین گوناگون و در سِمَت‌های شغلی مختلف، بارها و بارها پشت تریبون قرار می‌گیرند؛ در حالی که از تسلط بر سخنرانی هیچ نمی‌دانند!

همۀ شما، اگر خواهان پیشرفت باشید، بالاخره روزی به‌ناچار در مقابل جمعی می‌ایستید، همه جا را سکوت مطلق فرا می‌گیرد، نور روی شما متمرکز می‌شود و همه چشم به دهان شما می‌دوزند تا شروع به صحبت کنید. حالا می‌توانید مانند راننده‌ای حرفه‌ای و کاربلد همه چیز را در کنترل خود در آورید یا مانند هزاران سخنرانی باشید که حاضران با آرزوی پایان اجرای آن‌ها، مدام به ساعت نگاه می‌کنند.

اگر پای درسِ مدرسان مختلف فن بیان و سخنرانی نشسته باشید، می‌دانید که برای اجرای یک سخنرانی خوب باید نکات زیادی را رعایت کنید. به قطر همان جزوه‌هایی که تا کنون نوشته‌اید و ساعاتی که صرف یادگیری کرده‌اید! سخت شد؟ 

طبقه‌بندی اصولی آموخته‌ها، همیشه راه نجاتی است تا مغز بتواند در وقت مقرر آن‌ها را به کار بگیرد. بنابراین اصول تسلط بر سخنرانی را هم می توان در سه رکنِ کلی توضیح داد:

  • رکن اول: تسلط بر محتوا
  • رکن دوم: تسلط بر بیان
  • رکن سوم: تسلط بر ابزار

 

تسلط بر محتوا

تسلط بر محتوا یعنی:

  • بتوانید موضوع سخنرانی خود را با چند سبک و سیاق بیان کنید.
  • بدانید از کجا می‌خواهید شروع کنید، کجا هستید و به کجا می‌خواهید برسید.
  • برای شرح هر بخش، حداقل 5 عبارت مختلف و هم‌معنی در ذهن داشته باشید.
  • و در نهایت برای پاسخ به سؤالات احتمالی آمادگیِ مناسب داشته باشید.

زمانی می‌توانید خود را در زمینه‌ای مسلط بدانید که بتوانید آن را برای مادربزرگتان یا کودکی هفت ساله شرح دهید؛ در حالی که آن را چنان ساده ساخته‌اید که درک آن برای هر کسی آسان شود. می‌توانید از مثال‌هایی ساده و ملموس بهره بگیرید و تشبیهاتی به کار ببرید که ذهن به‌راحتی آن‌ها را درک می‌کند. مانند یک استاد فیزیک‌دان که می‌تواند تمام حضار را به وجد آورد؛ در حالی که هیچ‌یک از آنان سررشته‌ای از فیزیک ندارند.

نکتۀ مهم دیگر برای تسلط بر سخنرانی این است که هرگز محتوای خود را واژه‌به‌واژه حفظ نکنید! با چنین رویکردی، کافی ‌است فقط کلمه‌ای کوچک یا جمله‌ای کوتاه را از خاطر ببرید! در این صورت دست و پای خود را گم می‌کنید. میان کاغذهای خود به دنبال آن می‌گردید. پیدایش نمی‌کنید، ترتیب کاغذها به هم می‌خورد، رشتۀ کلام از دستتان خارج می‌شود، مجبور می‌شوید عذرخواهی کنید، در سالن همهمه می‌شود و فکر نمی‌کنم هیچ‌یک از شما، مشتاق چنین تجربه‌ای باشید! 

به خاطر داشته باشید که شما می‌بایست به محتوا مسلط باشید؛ نه به متن! بنابراین، زمانی که می‌خواهید برای سخنرانی تمرین کنید، بدون اتکا به متن، آن را بارها و بارها برای خودتان و مخاطبان خیالی، با زبان خودتان شرح دهید. ضمن‌ آنکه قرار نیست دسته‌های فراوان کاغذ در دست بگیرید. در صورت نیاز فقط می‌توانید کلمات کلیدی را روی تکه‌کاغذی کوچک با خود روی صحنه ببرید.

همچنین بخوانید: تسلط کلامی

بیان روان

رکن دوم تسلط بر سخنرانی، به رکن قبل، یعنی تسلط بر محتوا بسیار وابسته است: زمانی که بر محتوای خود احاطه دارید، بیانی روان بر زبان شما جاری می‌شود. به‌رغم تصور برخی افراد، پرمغز بودن یک سخنرانی به استفاده از اصطلاحات و عبارات سنگین و پیچیده نیست!

سرعت مطالعه و درک یک متن، معمولاً از سرعت شنیدن و درک آن بیشتر است؛ مگر آنکه سخنران، آنقدر هنرمند باشد که مخاطبان، ترجیح بدهند مطالب علمی یا اجتماعی یا هر موضوع دیگری را از زبان او بشنوند؛ تا اینکه خود آن را مطالعه کنند. پس لطفاً، از جمله‌هایی استفاده نکنید که ساختار پیچیده دارند. در موقعیتی که جمله‌های سنگین به زبان می‌رانید، هر چه پیش می‌روید، شنوندگان در حال تلاش هستند تا جملۀ قبل را تحلیل کنند و بفهمند. در نهایت خسته می‌شوند. گوش دادن به شما را رها می‌کنند و به کار خود سرگرم می‌شوند.

جملات پیچیده را به ساختارهای ساده‌تر تقسیم کنید. در دنیایِ مخاطبانِ کم‌طاقت و بی‌حوصلۀ امروز هر چه همه‌فهم‌تر و ملموس‌تر صحبت کنید، محبوب‌ترید!  در عینِ حال، هر چه بتوانید، هسته و گلِ محتوا را در زمانی کوتاه‌تر بیان کنید، مسلط‌تر شناخته می‌شوید.

اگر در یک سخنرانی علمی عبارت یا واژه‌ای تخصصی به کار بردید، معنای آن را برای مخاطبان خود توضیح دهید و اگر لازم بود، مثالی کوچک بزنید. ربط آن موضوع تخصصی به رویدادی ملموس در زندگی، بسیار راه‌گشا است.

یکی از اشتباهات مهم سخنرانان، بیانِ بریده‌بریده است. به شکلی که پس از هر کلمه، سکته‌وار مکث می‌کنند. برای مخاطبان، خسته‌کننده‌تر از این سبک وجود ندارد! در این لحظات در ذهن بیشتر شنوندگان می‌گذرد که کاش سخنران جان بکند و قدری تندتر صحبت کند.

تنظیم سرعت مناسب، بیانی چنان روان به شما می‌بخشد که خودتان هم آرامش می‌یابید. چراکه هم مدیریت زمان را در دست می‌گیرید، هم مطلب را  شایسته‌تر به جان شنونده می‌نشانید. مانند برخی مسئولان عزیز و بزرگوار چنان کسل‌کننده نباشید که گزارش پایانی سخنرانی شما، تصاویری از تماشاگرانتان در خوابِ ناز یا در حال خمیازه باشد! برای تنظیم سرعت، نیاز نیست پس از هر کلمه مکث کنید یا آنقدر تند پیش بروید که برخی واژه‌ها خورده شوند. به جای آن، سکوت‌های بسیار کوتاه را در پایان برخی جملات خود جای دهید. صدا و سرعت را بالا و پایین ببرید و در مجموع در بیان پویا باشید.

 

همچنین بخوانید:  مدیریت زمان

 

تسلط بر ابزار سخنرانی

خواه یا ناخواه، این روزها تسلط بر ابزار مختلفِ تکنولوژی، آنقدر اهمیت یافته است که با کتمان کار پیش نمی‌رود و بیشتر کسانی که بر استفاده از روش‌های قدیمی و سنتی پافشاری می‌کنند، میان رقبای به‌روز خود گم می‌شوند و به چشم نمی‌آیند. بنابراین اگر الزامی از سوی برگزارکنندگان مراسم وجود دارد که از ابزاری خاص استفاده کنید، حتماً از قبل به آن مسلط شوید و کار با آن را امتحان کنید. البته، تمام پایۀ اجرای خود را روی ابزار بنا نکنید و برای خرابی‌های احتمالی یا پیشامد‌های پیش‌بینی‌نشده، از جمله قطعی برق، قطعی اینترنت، اتصال سیم، خرابی میکروفون و قطع ارتباط با اتاق فرمان سناریو بچینید.

بهتر است یکی دو روز یا دست کم سه ساعت قبل از شروع مراسم در محل حاضر شوید و همه‌ چیز را بررسی کنید. ضمن آنکه سعی کنید خودتان در این زمینه به‌روز باشید و بدانید سخنرانان به‌تازگی از چه ابزاری برای اجرا استفاده می‌کنند و در صورت دسترسی، کار با آن را یاد بگیرید. 

این از ابزارِ تکنولوژی؛‌ اما ابزار گاهی وسیله‌ای بسیار ساده، از جمله یک کتاب، یک میخ، یک توپ یا هر چیزی است که می‌تواند اجرایی خلاقانه و به‌یادماندنی برای شما رقم بزند. در چنین حالتی، سخنرانی خود را با همان ابزار چند بار تمرین کنید. قبل از انتخاب ابزار، مخاطبان و واکنش احتمالی آن‌ها را در نظر بگیرید. حتماً برنامۀ خود را با برگزارکننده در میان بگذارید و او را در روز سخنرانی غافلگیر نکنید.

و در پایان، به خاطر داشته باشید، دغدغه‌مندی شما برای آموزش یک مهارت، نشانۀ آن است که می‌توانید. در مسیر مسلط‌شدن بر هر مهارتی، آموزش، مطالعه، زمان و تجربه در کنار هم ایفای نقش می‌کنند. پس ضمن صبوری، با اعتماد‌به‌نفسِ بالا و با امید به توانمندی خود، تلاش کنید در نوع خودتان، از خودتان سخنرانی مسلط و قدر بسازید.

 

  • نویسنده: آیلی آقائی مقدم

همچنین بخوانید: نحوه پایان دادن به سخنرانی