همواره در طول زندگی دچار ترس‌ها و سؤال‌های بسیاری در ذهنمان هستیم:

موفقیت در کجاست؟ مسیر رسیدن به موفقیت از کجا می گذرد؟ اگر با شروع کار همه‌چیز خراب شود چه کنم؟ اگر نشود چه؟ در قدم بعدی چه چیزی انتظار مرا می‌کشد؟

این‌گونه سؤالات که در ذهن ما وجود دارد تصویری از آینده به ما می‌دهند و به‌طور غیرقابل‌باوری ما را هدایت می‌کنند.

برای اتفاقات مختلف معمولاً اولین بار سخت‌ترین و پراسترس‌ترین تجربه زندگی ما خواهد بود و دفعات دیگر با توجه به تکرارها و نتایجی که قبلاً گرفته‌ایم، میزان استرس ما کاهش می​یابد، تکرار و تجربه موفق در هر کاری باعث بالا رفتن اعتمادبه‌نفس و بهتر انجام شدن آن در مراحل بعدی می‌شود؛ بنابراین برای کاهش استرس و تمرکز کافی است فاکتوری به نام تجربه را مطرح کنیم؛ اما آیا می‌توان راهی یافت که تجربه‌های اول هم بسیار خوب باشند؟

برای درک این موضوع باید کمی در مورد ذهن انسان و نحوه کارکردش بدانیم. درواقع ذهن ما از دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تشکیل شده که وظیفه تصویر کردن با ذهن خودآگاه و وظیفه باور و مقدمه‌چینی با ذهن ناخودآگاه ماست. ذهن ما مطلقاً تفاوت بین حقیقت اتفاق افتاده و تصویر ذهنی را متوجه نمی‌شود و تمامی عکس‌العمل‌هایی که در مواجهه با اتفاقات واقعی از خود بروز می‌دهد، بی کم‌وکاست برای تصویرهای ذهنی ما نیز انجام می‌دهد. برای مثال ترشح هورمون‌هایی مثل کورتیزول،اکسی توسین،دوپامین و…در کنترل استرس ما نقش دارند، در هر دو صورت (اتفاقی استرس‌زا در واقعیت رخ داده باشد یا فقط تصویری در ذهن ما باشد) نتیجه یکسان است. و عملکرد ما در دنیای بیرونی به‌نوعی تحت تأثیر تصویر ذهنی ما قرار می​گیرد. وقتی تصویری واضح، مثبت و فوق‌العاده از زمان صحبت کردنمان ایجاد نماییم، ضمیر ناخودآگاهمان این پیغام را می‌پذیرد و در مقابل به ما کلمات، احساسات و حالاتی فیزیکی می‌دهد که با تصویر ذهنی کاملاً هماهنگ باشد. ما باید در این تصویر ذهنی، تمرینی انجام دهیم تا در روز سخنرانی همه‌چیز را تحت کنترل داشته باشیم به‌گونه‌ای که خود را در حالتی ببینیم که با قدرت و اعتمادبه‌نفس کامل ایستاده‌ایم و بدون ترس و اضطراب تمام آنچه را از قبل آماده کرده‌ایم به بهترین شکل ممکن بیان می‌کنیم.

در این قسمت سه تکنیک برای تصویرسازی ذهنی عنوان می‌کنیم:

تصویرسازی ذهنی خارجی و داخلی

در تصویرسازی ذهنی خارجی، شما خود را روی صحنه تصور کرده و تصویر خود را از چشم مخاطبینتان می‌بینید که فردی آرام، با اعتمادبه‌نفس و مرتب، ایستاده و همچنین می‌توانیم خود را به‌عنوان فرد دیگری ببینیم که ما را به بیان مطالب برای دیگر افراد تشویق می‌کند.

در تصویرسازی داخلی، خود و مخاطبینمان را از دریچه چشمانمان می‌بینیم. تصور می‌کنیم مخاطبینمان به شکل مثبت به آنچه می‌گوییم پاسخ می‌دهند. با دادن چنین تصاویری پاسخ‌هایی دریافت می‌کنیم که دقیقاً مشابه تمام احساسات و افکار ما خواهد بود.

برنامه‌ریزی ذهنی:

یکی دیگر از راه‌هایی که می‌شود از آن در بسیاری از موارد استفاده کرد تصویر کردن اتفاقات قبل از خواب می​باشد. ذهن ناخودآگاه ما قبل از خواب و بعد از بیداری بسیار تأثیرپذیر است.

قدرت تصویر کردن جزییات:

این مورد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است به‌گونه‌ای که قدرت دیدن جزئی‌ترین چیزها را داشته باشیم.

بنابراین همان‌گونه که جرج برکلی و دیوید هیوم و اکثر مطالعات امروزی نشان می‌دهد: تصویر ذهنی آینه درونی شما بوده و به‌نوعی نحوه دیدن خود و تفکر در مورد خودتان است. هرچه تصویر ذهنیتان مثبت باشد عملکرد شما مثبت و کامل‌تر می‌شود. بنابراین هم‌اکنون لازم است شروع کنید خود را در سالن همایشی تصور کنید با صندلی‌هایی قرمز که افرادی برای برقراری نظم در بین صندلی‌ها در حال ترددند؛ شما در کنار چند تن از هم‌صنفی‌های خود نشسته‌اید که صحبت سخنران قبلی به پایان می‌رسد و مجری نام و رزومه شما را بیان می‌کند. برمی‌خیزید و لباس خود را که بر اثر نشستن کمی نامرتب شده مرتب می‌کنید، ردیف اول به احترام شما برمی‌خیزند و شمارا تشویق می‌کنند شما به‌آرامی قدم برمی‌دارید و …