هوش هیجانی سخنرانان

همۀ ما تاکنون مخاطب سخنرانی‌های متعدد بوده‌ایم. از ارائه‌های رسمی تا سخنرانی‌های انگیزشی و داستان‌محور. با این حال، فقط اندکی از آن سخنرانی‌ها در خاطرمان مانده‌اند و بسیاری دیگر بلافاصله پس از پایان، فراموش شده‌اند. سؤال مهم اینجا است که چه عاملی موجب ماندگاری برخی سخنرانان در حافظه و دل مخاطب می‌شود؟ پاسخ در یک واژه نهفته است: هوش هیجانی سخنرانان.

هوش هیجانی بالا، شاه‌کلید تأثیرگذاری واقعی بر مخاطب

به عنوان سخنرانی توانا، لازم است احساسات خود را به‌درستی بشناسید، مدیریت کنید و در عین حال، با احساسات مخاطب هم ارتباط بگیرید. در این صورت تأثیری عمیق و ماندگار خواهید داشت. در این مقاله، مفهوم هوش هیجانی در سخنرانی را شرح می‌دهیم، عناصر سازندۀ آن را معرفی می‌کنیم و راهکارهایی برای پرورش آن ارائه می‌دهیم.

 

مفهوم هوش هیجانی و اهمیت حیاتی برای سخنرانان

هوش هیجانی یا همان (Emotional Intelligence) توانایی درک، مدیریت و به‌کارگیری مؤثر احساسات خود و دیگران است. این مفهوم نخستین بار توسط دانیل گلمن(Daniel Goleman) به‌صورت نظام‌مند معرفی شد. گلمن تأکید می‌کند که در بسیاری از موقعیت‌های حرفه‌ای و شخصی در زندگی، هوش هیجانی حتی از ضریب هوشی هم مهم‌تر است. بنابراین، موضوع برای سخنرانان، اهمیتِ دوچندان دارد؛ چراکه سخنرانی در حقیقت، تعاملی عاطفی و انسانی است؛ نه صرفاً انتقال داده‌های مشخص.

 

پنج مؤلفۀ اصلی هوش هیجانی برای سخنرانان

۱. خودآگاهی هیجانی (Emotional Self-Awareness)

سخنران باید بتواند احساسات خود را در هر لحظه تشخیص دهد و تأثیر آن‌ها را بر گفتار، زبان بدن و لحن خود بشناسد. مثلاً اگر پیش از سخنرانی دچار اضطراب است، باید بداند که این اضطراب ممکن است موجب لرزش صدا یا کاهش ارتباط چشمی شود. شما هم اگر احساسات خود را به‌درستی درک کنید، روی صحنه خود را نمی‌بازید و فوراً دلیل استرس خود را درک می‌کنید.

۲. خودتنظیمی (Self-Regulation)

توانایی مدیریت احساسات مختلف، واکنش‌های هیجانی، حفظ تمرکز، و واکنش مناسب در موقعیت‌های غیرمنتظره از ویژگی‌های سخنرانان قَدَر و حرفه‌ای است که هوش هیجانی بالایی دارند. به عنوان مثال همۀ افراد ممکن است مقابل جمع اشتباه کنند؛‌ اما سخنرانانی با هوش هیجانی بالا خود را نمی‌بازند و با لبخند، عذرخواهی یا شوخی هوشمندانه، به‌سرعت و با اقتدار از موقعیت عبور می‌کنند.

از طرفی سخنرانانی با هوش هیجانی بالا، به کنش‌های غیرمنتظره یا ناخوشایند مخاطبان، واکنشی متناسب و شایسته نشان می‌دهند. به عنوان مثال، فرض کنید حین سخنرانی، فرد یا افرادی از سالن خارج می‌شوند. سخنرانِ مسلط به خودتنظیمی، بدون اختلال در جریان ذهنی، به صحبتش ادامه می‌دهد. بدون آنکه رشتۀ کلام را از دست بدهد.

۳. انگیزۀ درونی (Intrinsic Motivation)

مخاطب به‌سادگی درک می‌کند که سخنران از صمیم قلب حرف می‌زند و انگیزه‌ای عمیق و درونی در پسِ‌پیام او قرار دارد یا اینکه فقط برای دیده‌شدن روی صحنه ارائه می‌دهد. حتماً بارها شنیده‌اید که هر سخن از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. این انگیزۀ درونی خود را در عمق و اصالت کلام سخنران نشان می‌دهد. به نحوی که از تجربیات شخصی خود هم وام می‌گیرد و پیام سخنرانی را برخاسته از دیدگاه و زیستۀ خود ارائه می‌دهد؛ نه صرفاً حاصل مطالعۀ سرسری چند مقاله!

۴. همدلی (Empathy)

یک نمودِ هوش هیجانی سخنرانان،‌ در شیوۀ تعامل آنان با مخاطبان نهفته است. اگر می خواهید به عنوان سخنران، تعاملی دوطرفه با مخاطبان برقرار کنید، باید هیجان‌ها و نیازهای پنهان مخاطبان را شناسایی و درک کنید. حین سخنرانی به حالات صورت و احساسات هویدا در زبان بدن و چهرۀ آنان دقت کنید و آماده باشید تا به شکلی فعال، آیینۀ انعکاس‌دهندۀ احساسات آنان باشید. به عنوان مثال، اگر چشمان گروهی از مخاطبانتان حین سخنرانی شما تر شد،‌ با آنان همدلی کنید. همچنین مطرح‌کردن مثال‌هایی از تجربه‌ها یا آسیب‌های شخصی، پلی از اعتماد و شباهت می‌سازد.

۵. مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی (Social Skills)

هوش هیجانی بالا فقط روی صحنه ظاهر نمی‌شود. بلکه ویژگی مهمی است که در تمام شؤون حرفه‌ای شما بروز و ظهور دارد. برقراری ارتباط مؤثر، استفاده از زبان بدن، شنیدن بازخوردها و مدیریت تعامل با مخاطبان در حین و پس از سخنرانی، از عناصر مهم هوش هیجانی سخنرانان است.

همچنین بخوانید: رمزگشایی از دلیل موفقیت بزرگترین سخنرانان تاریخ

چگونه هوش هیجانی خود را در سخنرانی تقویت کنیم؟

1. مرحلۀ اول، صداقت با خود

در مرحلۀ اول، پیش از هر سخنرانی، با خودتان صادق باشید و از خودتان بپرسید:

  • در حال حاضر دقیقاً چه احساسی دارم؟ شور؟ هیجان؟ ترس؟ افتخار؟
  • شدت این احساس از یک تا ده چقدر است؟
  • دلیل و منشأ این احساس کجاست؟ ترس از قضاوت؟ کم‌خوابی دیشب؟ بحث صبح امروز؟ کثیف‌شدن کفشم؟
  • این احساس در بیانم چگونه ظاهر خواهد شد؟

2. مرحلۀ دوم، توجه به شرایط جسمی

در مرحلۀ دوم نمود احساساتتان را در بدنتان بررسی کنید:

  • آیا ضربان قلبم بالا است؟
  • نفس‌هایم کم‌عمق و تند است یا عمیق؟
  • دستانم عرق کرده‌اند؟
  • پاهایم را تند تند تکان می‌دهم؟

3. مرحلۀ سوم، بررسی هدف سخنرانی

در مرحلۀ سوم، هدف خود را از سخنرانی با خود مرور کنید:

  • دوست دارم مخاطبم بعد از سخنرانی‌ام چه احساسی داشته باشد؟
  • می‌خواهم بعد از این سخنرانی در شغلم پیشرفت کنم؟
  • پیامی که می خواهم ارائه بدهم آن‌قدر مهم هست که از ترس و اضطرابم قوی‌تر باشد؟

4. مرحلۀ چهارم، گفت‌و‌گوی درونی مثبت

در مرحلۀ چهارم، یک گفت‌وگوی درونی مثبت با خودتان بسازید. در این مرحله، به جای سرکوب احساساتتان با آن‌ها گفت‌وگو کنید.

  • اینکه استرس دارم، یعنی حضورم و مسئولیتم نسبت به مخاطب برایم مهم است.
  • همین که قرار است روی صحنه بروم و برای عدۀ زیادی صحبت کنم، نشانۀ قدرت است و مخاطبان به صورت پیش‌فرض مرا شجاع می‌دانند.
  • دغدغه‌های فکری مخاطبان آنقدر زیاد است که درگیر قضاوت من نباشند.

5. مرحلۀ پنجم، زندگی در لحظۀ حال

و در نهایت، پیش از ورود به صحنه، تمرکز کنید تا به لحظۀ حال بازگردید.

  • چند نفس عمیق بکشید.
  • شانه‌هایتان را صاف کنید و مقابل آینه‌ای کوچک که همراه دارید لبخند بزنید.
  • به خودتان بگویید که تک‌تک لحظات سخنرانی را زندگی خواهید کرد و قصدتان فقط اتمام آن نیست.
  • تصاویری از اجرایی موفق و تحسین‌برانگیز را در ذهن خود مجسم کنید. خود را در حالی ببینید که اجرای خود را با موفقیت به سرانجام رسانده‌اید و مخاطبان شما را تشویق می‌کنند.

 

اشتباهات رایج در نبود هوش هیجانی

  • نادیده‌گرفتن اضطراب یا مقاومت پنهان مخاطب
  • استفاده بیش‌ازحد از منطق و داده، بدون توجه به عاطفه
  • پوشاندن احساسات انسانی برای «حرفه‌ای به‌نظر رسیدن»
  • نپذیرفتن خطا یا ضعف‌های خود به‌عنوان یک انسان

 

دو نمونۀ الهام‌بخش از هوش هیجانی سخنرانان قوی

برنه براون (Brené Brown)

برنه براون (Brené Brown) پژوهشگر، نویسنده و سخنران برجستۀ آمریکایی‌ است. براون بیشتر به‌خاطر تحقیقاتش دربارۀ آسیب‌پذیری، شرم، شجاعت و همدلی شناخته می‌شود. او به شکلی صادقانه و گاه طنزآمیز، از تجربه‌های شخصی خود صحبت می‌کند.براون به‌خوبی احساسات انسانی را شناسایی و نام‌گذاری می‌کند و با زبانی روان و فهم‌پذیر به مخاطبان انتقال می‌دهد. توانایی او در همدلی و بازتاب احساسات دیگران، قدرت واقعی‌اش را به ‌عنوان یک سخنران به نمایش می‌گذارد.

سایمون سینک (Simon Sinek)

سایمون سینک (Simon Sinek) نویسنده، مشاور و سخنران برجستۀ بریتانیایی ا‌ست که بیشتر با مفهوم معروفش «با چرایی شروع کن» (Start With Why) شناخته می‌شود. او اغلب دربارۀ رهبری الهام‌بخش، اعتماد، انگیزه درونی و فرهنگ سازمانی سالم سخنرانی می‌کند. هوش هیجانی بالای او در توانایی‌اش برای ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب، طرح سؤالات بنیادین، و درک دقیق احساسات انسانی در محیط‌های کاری دیده می‌شود. او با زبان ساده، ولی عاطفی و متفکرانه، مفاهیم پیچیده را قابل لمس می‌کند. هوش هیجانی بالای او، حتی در زبان بدنش هم مشهود است.

جمع بندی

هوش هیجانی سخنرانان آن‌قدر مهم است که می‌تواند سرنوشت زندگی حرفه‌ای آن‌ها را به‌کل تغییر دهد. همان‌قدر که روی محتوا و تقویت سایر مهارت‌های سخنرانی وقت می‌گذارید، هوش هیجانی را هم در خود تقویت کنید. اگر می‌خواهید به‌عنوان سخنرانی حرفه‌ای در قلب مخاطبان جای بگیرید، باید بیاموزید که چگونه احساسات خود را بشناسید، آن‌ها را مدیریت کنید، و ارتباطی صمیمانه اما هدفمند با مخاطب بسازید.

همچنین بخوانید: 8 تکنیک طلایی برای جذب مخاطبان در دقایق ابتدایی سخنرانی