8 تکنیک طلایی برای جذب مخاطبان در دقایق ابتدایی سخنرانی

مقدمه: وقتی چند ثانیه همه‌چیز را تعیین می‌کند

همۀ ما حداقل یک بار پای صحبتِ سخنرانی نشسته‌ایم و با هنرنمایی او، از همان لحظات ابتدایی غرق سخنرانی‌اش شده‌ایم. در مقابل، بارها در جلسات گوناگون، از لحظه‌ای که سخنران لب گشوده است، خمیازه کشیده‌ایم، با تلفن همراه خودمان را سرگرم کرده‌ایم و لحظه‌شماری کرده‌ایم که آن سخنرانی جان‌کاه به پایان برسد!

حالا خودتان را در جایگاه سخنران تصور کنید. مخاطب هم دقیقاً همین‌قدر سریع دربارۀ شما تصمیم می‌گیرد. تحقیقات نشان می‌دهد که ذهنیت مخاطبان دربارۀ شما، در ۷ تا ۳۰ ثانیۀ اولِ سخنرانی شکل می‌گیرد و ممکن است در تمام طول سخنرانی باقی بماند.

پس سؤال کلیدی اینجاست: چگونه در همان لحظه‌های اول مخاطب را جذب کنیم؟

در ادامه، 9 راه طلایی برای جذب مخاطبان در همان دقایق ابتدایی می‌‌آموزید.

 

1. با داستانی کوتاه و تأثیرگذار شروع کنید

قدرت جادوییِ داستان‌سرایی را دست کم نگیرید؛ وقتی شما داستان می‌گویید، ذهن مخاطب از «تحلیل منطقی» به «درک احساسی» تغییر وضعیت می‌دهد. در حالت جدی‌تر، در زمان تماشای فیلم در سالن سینما، ذهن مخاطب در حالتی بسیار نزدیک به هیپنوتیزم قرار می‌گیرد. پس با شرح داستانی واقعی و خودمانی هم با ظرافت نکات مدنظرتان را ارائه دهید و هم مخاطب را به خود نزدیک کنید.

 

ویژگی‌های داستان خوب برای شروع:

  • کوتاه باشد. (کمتر از ۱ دقیقه)
  • واقعی یا باورپذیر باشد.
  • دارای چالش، کشمکش یا پایانی غافلگیرکننده باشد.
  • به دغدغه‌، تجربه‌ یا خاطره‌ای اشاره کند که با مخاطب مشترک باشد.
  • با پیام اصلی سخنرانی مرتبط باشد.

مثال: محمدرضا شعبانعلی و مجتبی شکوری از سخنرانان توانمند در جذب مخاطبان با داستان‌سرایی هستند. به نحوی که داستان‌‌های‌ آنان بارها در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست و بازگو می‌شود.

ایده: «وقتی فقط چهار سالم بود، همیشه پشت پنجرۀ اتاقم می‌نشستم و با حسرت به بچه‌هایی نگاه می‌کردم که تو کوچه دوچرخه‌سواری می‌کردن. منم خودم رو اونجا تصور می‌کردم و ساعت‌ها خیال‌پردازی می‌کردم. یه بار بدون اینکه به مامانم بگم، یواشکی از پله‌ها رفتم پایین و … »

 

2. استفاده از آمار شوکه‌کننده

آماری جالب و غیرمنتظره ارائه دهید تا توجه مخاطبان را جلب کنید. بیان آمار هم به سخنرانی شما اعتبار می‌بخشد و هم ذهن مخاطب را با موضوع درگیر می‌کند.

 مثال: هاروارد شولتز، مدیرعامل استارباکس و دکتر محمود معظمی، بارها سخنرانی خود را با آمار آغاز کرده‌اند.

ایده:  بر اساس تحقیقات دانشگاه هاروارد، بیش از ۸۵٪ موفقیت افراد در زندگی شخصی و کاری به هوش هیجانی (EQ) مربوط می‌شود، و فقط ۱۵٪ به .IQ

 

3. طرح سؤال یا جملۀ تأمل‌برانگیز

مطرح‌کردن سؤالی که مخاطب را به فکر فرو ببرد، جذابیت سخنرانی را افزایش می‌دهد. به عنوان مثال بپرسید: «آخرین باری که با اعتمادبه‌نفس صحبت کردید کی بود؟» این روش باعث می‌شود مخاطب از ابتدا درگیر موضوع شود. سایمون سینک بارها از این روش استفاده کرده است. البته توجه داشته باشید که این سؤالات با پرسش‌های پاسخ‌کوتاهی که قرار است به وسیلۀ آن‌‌ها از مخاطب تعامل بگیرید فرق دارند.

ایده:   

  • تا حالا فکر کردین که واقعاً چه چیزی شما رو زنده نگه می‌داره؟
  • تصور کنین، امروز آخرین فرصت ما برای زندگی روی کرۀ زمینه
  • تصور کنین خود کودکی شما بغل دست شما نشسته
  • بزرگ‌ترین اشتباه، ترس از اشتباه‌کردنه

 

4. استفاده از سکوت مؤثر

سکوت در آغاز سخنرانی، یکی از تأثیرگذارترین و جسورانه‌ترین تکنیک‌های آغاز سخنرانی است. با سکوتی طراحی‌شده و معنادار، فضا را در اختیار بگیرید، مخاطب را متمرکز کنید و معنا و وزنی خاص به لحظات ابتدایی ببخشید. اعتمادبه‌نفس شما در این زمان بسیار مهم است. سکوت باید حساب‌شده و هدفمند باشد. گاهی در اثر رخدادی متأثر هستید و گاه قصد دارید در مخاطبان آرامش و اطمینان ایجاد کنید.

مثال: باراک اوباما در بسیاری از سخنرانی‌های کلیدی‌اش، مکث‌های حساب‌شده قرار می‌دهد. از جمله سکوت ابتدایی در سخنرانی‌ کلیسای چارلستون، پس از واقعۀ تیراندازی.

ایده: آرام و با طمأنینه، به صحنه وارد شوید. چند ثانیه با لبخند سکوت کنید و به چشمان مخاطبان نگاه کنید. سپس بگویید:

«سکوت رو شنیدین؟ خیلی از ما بلد نیستیم در سکوت گوش بدیم و حرف زدن طرف مقابل رو تحمل کنیم.»

 

5. بهره‌گیری از شوخ‌طبعی هوشمندانه

یخ‌شکنی مخاطبان در آغاز، سخت‌ترین بخش سخنرانی است. در چنین مواقعی شوخ‌طبعی هوشمندانه فضا را گرم‌تر می‌کند. توجه کنید که شوخی باید متناسب با فضای سخنرانی، محتوای سخنرانی و حال و هوای مخاطبان شما باشد. موضوعاتی چون جنسیت، قومیت، زبان و ویژگی‌های ظاهری، برخی موضوعات فرهنگی و سنتی، موضوعات جنسی، گروه‌های سیاسی و نشانه‌رفتن یک فرد خاص در میان مخاطبان، انتخاب خوبی برای شوخی نیستند و ممکن است همه چیز را خراب کنند. موضوعات عامه‌پسند، برخی مسائل روز اجتماعی و خلق موقعیت طنز گزینه‌های بهتری هستند. برخی معتقدند که شوخی سخنران با خودش هم می‌تواند یخ‌شکنی کند؛ اما در نظر داشته باشید که شوخی با خودتان نباید به مرز خودتحقیری برسد. در مجموع، طنازی و شوخ‌طبعی هوشمندانه نیازمند دانش و اطلاعات عمومی بالا و درک طنز است که با مطالعه و افزایش تجربه می‌توانید به آن دست بیابید. ضمن آنکه واکنش افراد مختلف نسبت به یک شوخی یکسان، متفاوت است و نباید انتظار داشته باشید تمام مخاطبان این موضوع را بپسندند و در نهایت اگر بتوانید روی لب‌های بیشتر مخاطبان خود خنده بنشانید، نیمی از راه را برده‌اید!

مثال: تیم اوربان در سخنرانی در ذهن یک استاد تعلل، از همان ابتدا با نمایش تصاویر طنز و کارتونی و آغازی طنزآمیز، تماشاگران را با خود همراه می کند.

ایده: «قول می‌دم سخنرانی امروزم، کوتاه‌تر از صف نون تو روزای تعطیل باشه.»

هم‌چنین بخوانید: کمال‌گرایی

6. دعوت به مشارکت مخاطب

چنین آغازی بیانگر آن است آمده‌اید برای مخاطب سخنرانی کنید؛ نه اینکه فقط ارائه بدهید. پس شیوۀ تعامل را از قبل قدرتمند طراحی کنید. بهتر است مخاطب را به شکلی درگیر کنید که در عین حال که نمی‌داند چه چیزی در انتظار اوست، برای شنیدن ادامۀ ماجرا مشتاق شود. در این صورت به دعوت شما پاسخ خواهد داد. اگر ضعیف و سرسری مشارکت طلب کنید، به احتمال زیاد نادیده گرفته می‌شوید و اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهید. پس بشناسید، چه مخاطبی، در چه موقعیتی به تعامل علاقه دارد.

مثال: تونی رابینز با درگیر کردن فیزیکی و ذهنی مخاطب، شروعی هیجان‌انگیز رقم می‌زنه.

«الان همه‌تون چشم‌هاتونو ببندین و تصور کنین که قراره جلوی ۵۰۰ نفر حرف بزنین. چه حسی دارین؟»

7. استفاده از نقل قول قدرتمند

نقل قول قدرتمند در همان لحظۀ ابتدایی مخاطب را میخکوب و با محتوا درگیر می‌کند. دقت کنید که از افراد معتبر و منابع اتکاپذیر بهره بگیرید و نقل قول زرد و دم‌دستی اتفاقاً ممکن است به ضررتان تمام شود.

مثال: استاد الهی قمشه‌ای بسیاری از سخنرانی‌هایش را به‌زیبایی با شعر یا نقل‌ قولی آغاز می‌کند و در همان راستا پیش می‌رود. استیو جابز هم نقل قول‌هایی ساده اما عمیق و تأثیرگذار را به عنوان مطلع سخنرانی‌اش انتخاب می‌کند.

8. بیان ارزش سخنرانی در ابتدا

به شیوه‌ای جذاب به مخاطب نشان دهید که اگر همراه شما باشند چه چیزی را به دست می‌اورند و اگر نباشند چه فرصت شگرفی را از دست می‌دهند!

به عنوان مثال، می توانید بگویید اگه تا آخر این جلسه با من باشین، ترس شما از سخنرانی در جمع نصف می‌شه! حداقل نصف یا بگویید اگه خوب تمام تکنیک های امروز رو یاد بگیرین، از فردا هیچ مشتری‌ای از مغازه‌اتون دست خالی بیرون نمیاد!

نمونۀ واقعی: دکتر فرهنگ هلاکویی همیشه در شروع جلسات درمانی یا کارگاه‌های عمومی، توضیح می‌دهد که مخاطب قرار است چه چیزی یاد بگیرد و چه تغییر یا بهبودی را تجربه کند.

جمع‌بندی: شروع قدرتمند را جدی بگیرید. هر چه بیشتر تجربه کسب کنید قوی‌تر خواهید شد. بسیاری از سخنرانان معروف که از همان لحظات ابتدایی مخاطبان را جذب می‌کنند، از حاصل تجربۀ خود بهره می‌برند. مطمئن باشید که رفته‌رفته بیشتر آموزید که در هر موقعیتی چه شروعی بهترین انتخاب است و خودتان هم به روش‌های خلاقانه و منحصربه فرد شخصیتان می‌رسید.